شما سپاه یک زن، و پیروان حیوان «شتر عایشه» بودید، تا شتر صدا مىکرد مىجنگیدید، و تا دست و پاى آن قطع گردید فرار کردید .
اخلاق شما پست، و پیمان شما از هم گسسته، دین شما دو رویى، و آب آشامیدنى شما شور و ناگوار است. کسى که میان شما زندگى کند به کیفر گناهش گرفتار مىشود، و آن کس که از شما دورى گزیند مشمول آمرزش پروردگار مىگردد. گویا مسجد شما را مىبینم که چون سینه کشتى غرق شده است، که عذاب خدا از بالا و پایین او را احاطه مىکند، و سرنشینان آن، همه غرق مىشوند. و در روایتى است: سوگند به خدا، سرزمین شما را آب غرق مىکند، گویا مسجد شما را مىنگرم که چون سینه کشتى یا چونان شتر مرغى که بر سینه خوابیده باشد بر روى آب مانده است. و در روایت دیگر: مانند سینه مرغ روى آب دریا. و در روایت دیگرى آمده: خاک شهر شما بد بوترین خاکهاست، از همه جا به آب نزدیکتر و از آسمان دورتر، و نه دهم شرّ و فساد در شهر شما نهفته است، کسى که در شهر شما باشد گرفتار گناه، و آن که بیرون رود در پناه عفو خداست. گویى شهر شما را مىنگرم که غرق شده، و آب آن را فرا گرفته. چیزى از آن دیده نمىشود، مگر جاهاى بلند مسجد، مانند سینه مرغ بر روى امواج آب دریا.
ترجمه خطبه 13 نهج البلاغه (روز جمعه سال 36 هجرى پس از پایان جنگ در مسجد جامع شهر در نکوهش مردم بصره فرمود)